عملکرد مغز در یادگیری

این مقاله پاسخ به کدام سوال های شماست ؟
- مغز ما چگونه یاد می گیرد ؟
- آیا رابطه خاصی میان عملکرد مغز و میزان یادگیری وجود دارد؟
برای پاسخ به این سوالات همراه ما باشید:
تا به حال فکر کردید وقتی شروع به یادگیری مهارتی می کنیم، چه فعل و انفعالی در مغز ما رخ می دهد که منجر به یادگیری آن مهارت می شود؟
شاید برایتان عجیب باشد! اما دانستن این جواب حتما در آینده به شما کمک خواهد کرد که بهتر بیاموزید.
یکی از نظریاتی که اخیرا شکل گرفته است و به آن استناد میشود مبحث مسیر عصبی در مغز است. بر اساس این نظریه و تحقیقات عصب شناسی، یادگیری وقتی اتفاق میافتد که یک مسیر عصبی شکل میگیرد.
اجازه بدهید در ابتدا با ساختار مغز کمی آشنا شویم.
نورون ها
کوچکترین واحد سازنده سیستم عصبی، نورون است. تصویر ساختمان یک نورون را به ما نشان می دهد.
هر یک از این نورون ها شامل بدنه سلولی، آکسون، دندریت و بعضی از این نوورن ها، دارای غلاف میلین هستند. در مغز ما در حدود ۱۰۰ میلیارد از این نورون ها وجود دارد. فرض کنید می خواهید دست خود را دراز کرده و توپی را بردارید. . چشم شما باید با ماهیچههای دست و پا برای دیدن و گرفتن آن ارتباط برقرار کند. از طرف دیگر ماهیچههای شما باید با دستگاه گردش خون و تنفس شما ارتباط داشته باشد تا فعالیت آن زیادتر شده و غذا و اکسیژن بیشتری به سلولهای ماهیچهای برساند. پس اجزای بدن باید بتوانند با هم در ارتباط باشند. نورون ها میتوانند اطلاعات را از نورون دیگر یا از محیط دریافت و به نورون بعدی منتقل کند.
زمانی که یک پیام عصبی از مغز ما به سیستم عصبی ارسال می شود، پیام عصبی از طریق بخش آکسون، به سلول عصبی بعدی منتقل می شود و سلول دوم، توسط دندریت هایش پیام عصبی را به بدنه سلولی خود می رساند تا داده های آن در بدنه سلولی تحلیل شود.
وقتی بدنه سلولی پیام را تحلیل کرد، اگر نیاز به انتقال مجدد پیام به سلول عصبی دیگری باشد، از طریق آکسون مجددا پیام منتقل می شود.
درواقع آکسون منتقل کننده پیام از بدنه سلولی به نورون دیگر و دندریت دریافت کننده پیام عصبی از سایر سلول ها است و پیام را به بدنه سلولی به منظور تحلیل داده منتقل می کند.
مسیر عصبی در واقع ایجاد اتصالاتی است که بین آکسون ها و دندریت ها به وجود می آید تا یک فعالیت یا مهارت انجام گیرد.
برای مثال فرض کنید قرار است یک مهارت جدید مثلا رانندگی را یاد بگیریم. اتفاقی که در مغز ما می افتد این است که پیام های عصبی از مغز ما به سمت چشم، دست و پا برای کنترل آیینه ها، دنده و پدال ها ارسال می شود و به مرور زمان و با تمرین های زیاد می گوییم یک مسیر عصبی برای رانندگی کردن ساخته می شود.
اهمیت مسیرهای عصبی
در مغز ما بیش از ۱۰۰ میلیارد از این نورون ها وجود دارد که هر نورون می تواند تا ۱۰۰۰۰ ارتباط با نورون دیگر برقرار کند. به عبارتی تعداد کل اتصالاتی که در مغز ما می تواند شکل بگیرد بیش از ۱ بیلیارد اتصال است. به همین دلیل است که می گویند مغز انسان، پیچیده ترین سیستم در هستی است. حتی از کهکشان ها هم پیچیده تر است!
حالا وقتش است برویم سراغ ارتباط مسیرهای عصبی و یادگیری یک مهارت!
شناخت مسیر عصبی در یادگیری
وقتی تصمیم به شروع یادگیری مهارت جدیدی می کنیم، در واقع در حال ایجاد مسیر عصبی برای آن فعالیت هستیم. به عبارتی با مهارتی که یاد می گیریم مانند رانندگی یا شنا کردن یا هر مهارت دیگر، به مرور زمان، ارتباطاتی بین دندریت ها و آکسون های سلول های عصبی برقرار می کنیم، هر چه بیشتر آن کار را تکرار کنیم، این مسیر عصبی تقویت می شود تا جایی که دیگر به طور ناخودآگاه می توانیم برخی اعمالش را انجام دهیم و اصطلاحا در آن کار ماهر شده ایم.
دقت کنید که برای یک کار هزاران مسیر عصبی شکل میگیرد چرا که هر فعالیت در واقع از هزاران فعالیت کوچکتر ساخته شده است.راه رفتن، غذا خوردن، رانندگی، دوچرخه سواری و… همگی از هزاران مسیر عصبی تشکیل شده اند که منجر به انجام آن فعالیت می شود.
پس اگر می خواهیم فعالیت جدیدی را شروع کنیم باید بارها و بارها آن را انجام دهیم تا مسیر عصبی آن فعالیت در مغز ما ایجاد و تقویت شود.
جالب است بدانید که وقتی می گوییم فردی در زمینه ای استعداد دارد و اصطلاحا هوش آن کار را دارد، یعنی یک مسیر عصبی پیش فرض در مغز آن فرد برای آن کار یا مهارت وجود دارد. این مسیر باعث می شود اون بتواند سریعتر در آن کار متخصص شود. حال برای تقویت آن مسیر عصبی و استعداد، نیاز به تمرین و آموزش مناسب دارد.
در این میان یک مشکل وجود دارد! آن هم انرژی بر بودن ساخت مسیر عصبی ست! حتما برای شما هم پیش آمده که بخواهید مهارت جدیدی یاد بگیرید و مغز شما مقاومت کند :
ولش کن ، برای چی میخوای یاد بگیری ، به دردت نمیخوره، تو یاد نمیگیری !
این اتفاق به این دلیل است که مغز ما باید انرژی مصرف کند تا این مسیرهای عصبی جدید ساخته شود و این مصرف انرژی باعث فعال شدن مغز خزنده و فرار ما از موقعیت پیش آمده می شود.
دیدگاهتان را بنویسید